پرسش :

روزه چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟


پاسخ :
روزه در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است:
 
الف ـ اثرات تربیتى:
روزه ابعاد گوناگونى دارد، و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر «بعد اخلاقى» و فلسفه تربیتى آن است.

از فوائد مهم روزه این است که: روح انسان را «تلطیف»، و اراده انسان را «قوى»، و غرائز او را «تعدیل» مى کند.

روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست، او مى تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوس ها و شهوات خود مسلط گردد.

در حقیقت، بزرگ ترین فلسفه روزه همین اثر روحانى و معنوى آن است، انسانى که انواع غذاها و نوشابه ها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند.

اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سخت کوش و سخت جانند!

روزه نیز با روح و جان انسان همین عمل را انجام مى دهد و با محدودیت هاى موقت به او مقاومت، قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مى بخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل مى کند، بر قلب انسان نور و صفا مى پاشد.

خلاصه، روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون»؛ (باشد پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است.

و نیز حدیث معروف: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّار»؛ (روزه سپرى است در برابر آتش دوزخ)، اشاره به همین موضوع است.(1)

در حدیث دیگرى از على(علیه السلام) مى خوانیم: از پیامبر(صلى الله علیه وآله) پرسیدند: چه کنیم شیطان از ما دور شود؟ فرمود: «الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ، وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ، وَ الْحُبُّ فِی اللّهِ وَ الْمُواظَبَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ، وَ الإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتِینَهُ»؛ (روزه روى شیطان را سیاه مى کند، و انفاق در راه خدا پشت او را مى شکند، و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى کند، و استغفار رگ قلب او را مى برد)!.(2)

در «نهج البلاغه» به هنگامى که امیر مؤمنان على(علیه السلام) فلسفه عبادات را بیان مى کند، به روزه که مى رسد چنین مى فرماید: «...وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لإِخْلاصِ الْخَلْق»؛ (خداوند روزه را از این جهت تشریع فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد)!.(3)

و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُدْعَى الرَّیّانُ لایَدْخُلُ فِیْها إِلاَّ الصّائِمُون»؛ (بهشت درى دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد مى شوند).(4)

مرحوم «صدوق» در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مى نویسد: انتخاب این نام براى این درِ بهشت، به خاطر آن است که بیشترین زحمت روزه دار از ناحیه عطش است، هنگامى که روزه داران از این در وارد مى شوند چنان سیراب مى گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد.(5)
 
ب ـ اثر اجتماعى روزه:
آثار اجتماعى روزه بر کسى پوشیده نیست. روزه یک درس مساوات و برابرى در میان افراد اجتماع است، با انجام این دستور مذهبى، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مى یابند، و هم با صرفه جوئى در غذاى شبانه روزى خود مى توانند به کمک آنها بشتابند.
البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولى اگر این مسأله جنبه حسّى و عینى به خود بگیرد اثر دیگرى دارد.

روزه به این موضوع مهم اجتماعى رنگ حسّى مى دهد، لذا در حدیث معروفى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که «هشام بن حکم» از علت تشریع روزه پرسید، امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّما فَرَضَ اللّهُ الصِّیامَ لِیَسْتَوِیَ بِهِ الْغَنِیُّ وَ الْفَقِیرُ وَ ذلِکَ أَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لاِ َنَّ الْغَنِیَّ کُلَّما أَرادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللّهُ تَعالى أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الأَلَمِ لِیَرِقَّ عَلَى الضَّعِیفِ وَ یَرْحَمَ الْجائِع»؛ (روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنى مساوات بر قرار گردد، و این به خاطر آن است که غنى، طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقیر اداى حق کند؛ چرا که اغنیاء معمولاً هر چه را بخواهند براى آنها فراهم است، خدا مى خواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند).(6)

راستى اگر کشورهاى ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگى را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!
 
ج ـ اثر بهداشتى و درمانى روزه:
در طب امروز، و همچنین طب قدیم، اثر معجزآساى «امساک» در درمان انواع بیمارى ها به ثبوت رسیده و قابل انکار نیست. کمتر طبیبى است که در نوشته هاى خود اشاره اى به این حقیقت نکرده باشد؛ زیرا مى دانیم عامل بسیارى از بیمارى ها زیاده روى در خوردن غذاهاى مختلف است، چون مواد اضافى، جذب نشده به صورت چربى هاى مزاحم در نقاط مختلف بدن، یا چربى و قند اضافى در خون باقى مى ماند، این مواد اضافى، در لابلاى عضلات بدن در واقع لجن زارهاى متعفنى براى پرورش انواع میکروب هاى بیمارى هاى عفونى است، و در این حال، بهترین راه براى مبارزه با این بیمارى ها نابود کردن این لجن زارها از طریق امساک و روزه است!

روزه زباله ها و مواد اضافى و جذب نشده بدن را مى سوزاند، و در واقع بدن را «خانه تکانى» مى کند.

به علاوه یک نوع استراحتِ قابل ملاحظه براى دستگاه هاى گوارشى و عامل مؤثرى براى سرویس کردن آنها است، و با توجه به این که این دستگاه از حساس ترین دستگاه هاى بدن است و در تمام سال به طور دائم مشغول کار است، این استراحت براى آنها نهایت لزوم را دارد.

بدیهى است، شخص روزه دار، طبق دستور اسلام به هنگام «افطار» و «سحور» نباید در غذا افراط و زیاده روى کند، تا از این اثر بهداشتى نتیجه کامل بگیرد، در غیر این صورت ممکن است نتیجه بر عکس شود.

الکسى سوفورین دانشمند روسى در کتاب خود مى نویسد:
«درمان از طریق روزه، فائده ویژه اى براى درمان کم خونى، ضعف روده ها التهاب بسیط و مزمن، دمل هاى خارجى و داخلى، سل، اسکلیروز، روماتیسم، نقرس، استسقاء، نوراستنى، عِرْق النساء، خراز (ریختگى پوست)، بیمارى هاى چشم، مرض قند، بیمارى هاى جلدى، بیمارى هاى کلیه، کبد و بیمارى هاى دیگر دارد.
معالجه از طریق امساک اختصاص به بیمارى هاى فوق ندارد، بلکه بیمارى هائى که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول هاى جسم آمیخته شده، همانند: سرطان، سفلیس، سل و طاعون را نیز شفا مى بخشد»!.(7)

در حدیث معروفى، پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «صُومُوا تَصِحُّوا؛ روزه بگیرید، سالم مى شوید».(8)

و در حدیث معروف دیگرى از رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) رسیده است: «المِعْدَةُ بَیْتُ کُلِّ داء وَ الْحِمْیَةُ رَأْس کُلِّ دَواء؛ معده خانه تمام دردها است و امساک بالاترین داروها!»(9)

پی‌نوشت‌ها:
(1). «بحارالانوار»، جلد 93، صفحه 256، و جلد 65، صفحات 331، 333 و 386؛ «کافى»، جلد 2، صفحات 19 و 23 (دار الکتب الاسلامیة)؛ «وسائل الشیعه»، جلد 10، صفحات 395 و 397 (چاپ آل البیت).
(2). «بحارالانوار»، جلد 93، صفحه 255؛ «کافى»، جلد 4، صفحه 62 (دار الکتب الاسلامیة)؛ «وسائل الشیعه»، جلد 10، صفحات 396 و 405 (چاپ آل البیت)؛ «بحار الانوار»، جلد 60، صفحه 261، و جلد 66، صفحه 380.
(3). «نهج البلاغه»، کلمات قصار، شماره 252؛ «جامع الأخبار»، صفحه 123 (انشتارات رضى)؛ «غرر الحکم»، صفحه 176 (انتشارات دفتر تبلیغات)؛ «بحار الانوار»، جلد 6، صفحه 110 (با اندکى تفاوت).
(4). «بحار الانوار»، جلد 93، صفحه 252؛ «وسائل الشیعه»، جلد 10، صفحه 404 (چاپ آل البیت)؛ «المقنعة»، صفحه 304 (کنگره شیخ مفید).
(5). «معانى الأخبار»، صفحه 409 (انتشارات جامعه مدرسین).
(6). «وسائل الشیعه»، جلد 7، باب اول کتاب صوم، صفحه 3 (جلد 10، صفحه 7، چاپ آل البیت)؛ «من لایحضره الفقیه»، جلد 2، صفحه 73 (انتشارات جامعه مدرسین)؛ «بحار الانوار»، جلد 93، صفحه 371.
(7). «روزه روش نوین براى درمان بیمارى ها»، صفحه 65، چاپ اول.
(8). «بحار الانوار»، جلد 93، صفحه 255، و جلد 59، صفحه 267؛ «عوالى اللآلى»، جلد 1، صفحه 268 (انتشارات سید الشهداء).
(9). «بحار الانوار»، جلد 59، صفحات 260 و 290؛ «طبّ النبى»، صفحه 19 (انتشارات رضى)؛ «فقه الرضا»، صفحه 340 (کنگره امام رضا علیه السلام).

منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی (دام ظله)، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج 1، ص 708.